زمستان یا دمستان؟ – تقاطع کمزاری و پهلوی ساسانی

کمزاری و پهلوی - دمستان - هارولد والتر بیلی

هارولد والتر بیلی1 زبان‌شناس و ایران‌شناس برجستۀ بریتانیایی، در مطالعات زبان‌های ایرانی و متون باستانی متخصص بود. او از جمله دانشمندانی بود که پس از بررسی داده‌های گردآمده از زبان کمزاری در نیمۀ اول قرن بیستم، به جایگاه ویژۀ این زبان در میان زبان‌های ایرانی پی بردند و در بررسی زبان‌های ایرانی از آن بهره گرفتند و مطالعات کمزاری را پیش‌تر بردند.

در میان آثار کوچک و بزرگ بیلی، یادداشت «دمستان کمزاری»2 یادداشتی کوتاه و روش‌مند است که به بررسی زبان‌شناختی و ریشه‌شناختی واژۀ «dimestān» «زمستان» در زبان کُمزاری می‌پردازد. بیلی از این واژه به عنوان شاهدی برای بررسی نحوۀ خوانش «زمستان/ دمستان» در زبان پهلوی ساسانی (فارسی میانه) بهره می‌گیرد. گزارشی فارسی از «دمستان کمزاری» در ادامه می‌آید:

دمستان کمزاری

در زبان‌های ایرانی جنوب‌غربی (ازجمله فارسی باستان)، صامت‌های ‎*ĝ و ‎*ĝh هندواروپایی به «d» تبدیل می‌شوند، در حالی که این دو صامت در دیگر گویش‌های ایرانی (از جمله اوستایی) به «z» تبدیل شده‌اند. برای نمونه:

فارسی باستاناوستاییفارسی
-daraniya-zaranya(طلا، زر)
-drayah-zrayah(دریا)
تحول صامت‌های ‎*ĝ و ‎*ĝh هندواروپایی در زبان‌های فارسی باستان و اوستایی

اما در کُمزاری هر دو شکل «d» و «z» دیده می‌شود، مانند dimestān (زمستان)، و  zamiyō (زمین).

بیلی در ادامه مشکل را این گونه مطرح می‌کند:
در متون پهلوی، واژۀ زمستان به صورت مبهمی بین dimastān و zimastān نوشته شده است. متون پازند نیز دو خوانش را نشان می‌دهند؛ «نریوسنگ» در پازندِ متنِ «مینوی خرد»، این واژه را damastąn خوانده است. اما در پازند بندهشن، damistąn و zamistąn بسامدی نزدیک به هم دارند.

با این وجود، پاول هُرن در «طرح کلی ریشه‌شناسی فارسی نو»3 (ص 148) و هاینریش هوبشمان در «مطالعات پارسی» (ص 70) 4 خوانش این واژه با واج /d/ را مردود دانسته‌اند و هاینریش یونکر در «فرهنگ پهلویک»5 زمستان را به صورت ziməstān ثبت کرده است. اما وجود شکل dimestān در کُمزاری، اعتبار خوانش dimastān در پهلوی را تأیید می‌کند.

بدین ترتیب بیلی با استفاده از تلفظ این واژه در زبان کمزاری، پاسخی روشن به پرسشی قدیمی دربارۀ نحوۀ خوانش «زمستان» در فارسی میانه می‌دهد. این تحلیل البته مورد توجه محققان بعدی قرار گرفت و به سندی برای صحت «dimastān» بدل شد.

این مقاله به تغییرات آوایی دیگری نیز در کُمزاری اشاره دارد، از جمله تحول ‎t > ð > r‎ در واژه‌هایی از این قبیل:

پهلویکمزاریفارسی نو
dūtdūrدود
spētspīrسپید
کمزاری و پهلوی – سیر تحول ‎t > ð > r

  1. هارولد والتر بیلی (Harold Walter Bailey, 1899–1996)، متخصص در مطالعات زبان‌های ایرانی و متون باستانی بود. او در دانشگاه آکسفورد به عنوان استاد زبان‌های سانسکریت و پالی فعالیت کرد و پژوهش‌های عمیقی در زمینه زبان‌های پارسی میانه، سغدی، ختنی و دیگر زبان‌های ایرانی انجام داد. بیلی به دلیل تألیفاتش در حوزه فرهنگ لغت ختنی و تحلیل متون بودایی و مانوی شهرت دارد. اثر مهم او، Dictionary of Khotan Saka، مرجعی کلیدی در مطالعات زبان‌های ایرانی است. بیلی با دقت علمی و تسلط بر متون باستانی، نقش مهمی در پیشبرد ایران‌شناسی ایفا کرد. ↩︎
  2. Bailey, H. W. “Kumzari Dimestan.” Journal of the Royal Asiatic Society of Great Britain and Ireland, no. 1 (1931): 138–140. ↩︎
  3. Horn, Paul. Grundriss der neupersischen Etymologie. Strassburg: K.J. Trübner, 1893. ↩︎
  4. Hübschmann, Heinrich. Persische Studien. Strassburg: K.J. Trübner, 1895. ↩︎
  5. Junker, Heinrich F. J. The Frahang i Pahlavik. Heidelberg: Carl Winter, 1912. ↩︎

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *